وی افزود: زمانی که داشتم فیلم «پاستاریونی» را می‌ساختم، دختر من جانا، یک سال و نیم داشت. توجهش خیلی به کریسمس جلب شده بود و پیگیری و سوال می‌کرد. من احساس کردم ما برای نوروز کاری نکرده‌ایم. تصمیم گرفتم فیلم‌نامه بعدی‌ام نوروز باشد.

موفق با یادآوری این‌که متاسفانه پنج سال طول کشید تا بتوانم برای این فیلم سرمایه‎‌گذار پیدا کنم اظهار داشت: نهادها پای کار نمی‌آمدند. با خیلی جاها مذاکره کردیم. هیچ کسی زیر بار نرفت. کل فیلم در بخش خصوصی تولید شده است و این سومین فیلم من در بخش خصوصی است. بزرگترین درد من این بود که چرا به فیلم به این مهمی بی‌توجهی می‌شود.

وی با اشاره به این‌که فیلم قبلی‌اش «پاستاریونی» دو پروانه زرین از جشنواره کودک و نوجوان گرفته بیان کرد: با این وجود بازهم به فیلم «نوروز» اعتماد نکردند. البته موضوع برایشان مهم نبوده است. وگرنه پای کار می‌آمدند. به هر حال فقیر و غنی نوروز را جشن می‌گیرند و آیین مهمی برای ماست.

موفق با اشاره به بازی علی نصیریان در فیلم گفت: برای آقای نصیریان سخت بود که با پای گچ گرفته روی تخت بخوابند. استاد با ما همکاری کردند. چون خیلی روی کمرشان فشار می‌آمد. به احترام نوروز بود که این همه هنرمند با بخش خصوصی همکاری کردند. هیچ کسی به خاطر مسائل اقتصادی وارد فیلم ما نشد.

موفق با یادآوری این‌که متاسفانه پنج سال طول کشید تا بتوانم برای این فیلم سرمایه‎‌گذار پیدا کنم اظهار کرد: نهادها پای کار نمی‌آمدند

وی افزود: آقای نصیریان اصلا فیلم‌های من را ندیده بودند. وقتی فیلم‌نامه را تقدیم‌شان کردم، بعد از سه روز تماس گرفتم. از من پرسیدند «بابا جان! کی می‌توانی با نویسنده‌ات به خانه ما بیایی؟» من حیرت زده شدم که ایشان این قدر با نقش نوروز ارتباط برقرار کرده بودند. همان‌جا اتود زدند. باید از ایشان یاد گرفت. می‌خواستند بگویند من نقش را این جوری دیدم. آقای نصیریان سایه سنگینی سر ما و این فیلم دارند. افتخار می‌کنیم که این فیلم را انتخاب کردند.

وی در پاسخ به این سوال که چرا به آمدن بهار بیش از نوروز پرداخته‌اید، گفت: درباره کریسمس چندین سال است که فیلم و سریال ساخته‌اند. ما یک راه را داریم شروع می‌کنیم. در پس زمینه‌مان نماد (عنصر) هفت سین را نشان داده‌ایم.

این کارگردان افزود: اگر به این فیلم بها بدهند اهمیت خود نوروز و نه فیلم آن بالا می‌رود. جشن آیینی نوروز که به مرزهای ما ختم نمی شود، از همه چیز مهم‌تر است. من درباره اتحاد و همدلی حرف زدم. گفتم با همدلی درها باز می‌شود.

موفق گفت: سینما از نظر من اولین رسالتش سرگرمی است. اگر مخاطب را روی صندلی نگه داری، می‌توانی در زیرلایه حرف‌های خودت را بزنی. در غیر این صورت اگر بخواهی شعار بدهی و سرگرم نکنی، مخاطب از سالن بیرون می‌رود.